دلنوشته: دیوانه ی بدون مجنون

 

به نام عشق

روزها می گذرد . درد تنها شدن من بیشتر و بیشتر میشود.

خبری از حالش ندارم . 

حالم خراب خراب است .

وقتی که می‌رفت؛ التماسش کردم ؛قسمش دادم به آن کس که می پرستید .

اما گوش های او پر بود و نمیشنید ومن محتاج نگاهی از سوی او بودم .

او رفت .

 عاشقانه من تمام شد .

مثل بقیه نبود .برای من فرق داشت . برای همه پر از شیرینی و راحتی بود اما برای من پر از تلخی و سختی بود .

آری زندگی خیلی تلخ تر از اشک و ناله ی تو هستند .

پس تو نیز یاد بگیر زندگی کردن را تا مثل من از دیدن یار دلدار نه مانی که اگر بمانی دیوانه میشوی و مجنونی نداری

این عشق شد زندانه من . 

این درد شد درمان من .

رویای تو پایان ندارد 

 

#دلنوشته های آسمان

امیدوارم از خوندن این دلنوشته ی زیبا لذت برده باشید.

باتشکر

تیم مدیرت برترین رمان ها


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Kyle مجالی برای تسهیم دانش و تجربیات قيمت کولر آبي - خريد کولر ابي فعالیت های روزانه آموزشی کلاس 9/3 shishesekorit دانلود کتاب های علوم غریبه فروش و بازاریابی،اهداف و چشم اندازها ماشین آلات قالیشویی سخنور چلچراغ شهادت Brono