نام دلنوشته: آتش عشق
نویسنده: رضوانه فروزان مهر
آنقدر زیبا بود که دلم نمی آمد تنش را برنجانم. طبیعتم را کنار گذاشتم . دندان هایم را از ته کشیدم و هوسم را تنها در بوسیدنش خلاصه کردم روزها گذشت و من هر لحظه عاشق تر شدم . اون بی همتا بود . شاخ هایش ابهت داشت . عضله های تنش قدرت را در بر داشت و راه رفتنش . حس امنیت را القا میکرد. روزها به سالها تبدیل شدند .و من . اکنون گرگ بی جانی شده بودم . که حتی قدرت راه رفتن هم نداشت . طرد شدن حقم بود .شاید بزرگ ترین لطفی بود که شامل حالم شد. روزی که رفت . جای خالی اش همانند پتکی بر سرم فرود آورد و من تا ابد در آتش عشق آن غزال زیبا خواهم سوخت
باتشکر از رضوانه ی عزیز بابت نوشتن این دلنوشته ی زیبا.
باتشکر
تیم مدیریت برترین رمان ها
درباره این سایت